دزدي و سرقت
از گناهاني كه به كبيره بودنش تصريح شده، دزدي است، در روايتي از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ رسيده است که: «زنا نميكند زنا كننده در حالي كه به خدا و روز جزا ايمان داشته باشد و همچنين دزدي نميكند شخص دزد در حالي كه ايمان داشته باشد»[1] يعني زاني و دزد در حال زنا و دزدي روح ايمان با آنها نيست به طوري كه اگر در آن حال بميرند بيايمان خواهند بود و بعضي از آيات و رواياتي كه درباره خيانت است شامل دزدي نيز ميشود و از لحاظ كمي يا زيادي مقدار فرقي در حرمت دزدي نيست هر چند به مقدار سوزن يا ريسماني باشد بلي اگر مالي كه دزديده شده معادل ربع مثقال طلا يا بيشتر باشد با اجتماع شرايط ديگري كه ذكر ميشود دست دزد را بايد بريد.
محمد بن مسلم ميگويد از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيدم در چه مقدار دزدي، دست دزد بريده ميشود؟ فرمود: ربع دينار. گفتم در دو درهم چه طور؟ فرمود نه، فقط در معادل ربع دينار دست دزد بريده ميشود قيمت آن ربع دينار هر چه باشد گفتم اگر كسي كمتر از ربع دينار دزدي كرده آيا به او دزد گفته ميشود؟ فرمود هر كس از مال مسلمان چيزي را كه نگاه داشته بدزدد، دزد ناميده ميشود و نزد خداوند سارق است (يعني او را به عذاب و عقوبتي كه براي دزد معين فروده معذب ميفرمايد) ليكن دستش بريده نميشود مگر در وقتي كه دزدي او معادل ربع دينار يا بيشتر باشد و اگر دست دزد در كمتر از اين مبلغ بريده شود همه را دست بريده ميبيني.[2]